خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا

شهید احمد متوسلیان

شهید احمد متوسلیان

ما را برد پای ارتفاعات تینه.

فقط آتش دشمن را می دیدیم. ازنیروهایش خبری نبود.

سه ـ چهار ساعت مداوم ما می زدیم، آن هامی زدند.

دیگر طاقتم طاق شده بود ...

پرسیدم حاجی، اصلا معلوم هست ما توی این دشت چی کار داریم می کنیم ؟

گفت: بعدا می فهمی.

 خبر رسید سایت های چهار و پنج عراق سقوط کرده اند.

رو کرد به من. لب خند گوشه ی لبش بود.

ـ حالا می تونم جواب سؤالتو بدم.

 ما نیروهای زرهی دشمن رو این جامشغول کردیم تا نتونن برن طرف سایت ها.

منبع:یادگاران، جلد 9 کتاب شهید متوسلیان، ص 77